خود مدیریتی چیست ؟
خود مدیریتی
“توجه داشته باشید که بزرگترین و مهمترین و با ارزشترین و موثرترین سرمایهی زندگی هر فردی خود او هست”فراموش نکن و از خودت غافل نشو.
خودمدیریتی به چه معناست؟؟
خودمدیریتی یک موضوع مهم است که این اواخر مورد توجه قرار گرفته است و به این معناست که هر کسی در هرکار و جایگاهی که هست (خصوصا مدیران) باید مدیریت کردن را از خودش شروع کند. قطعا راز موفقیت انسانها خود مدیریتی خواهد شد. مهمترین نتایجی که افراد از خودشان و کارهایی که انجام میدهدند انتظار دارند کسب و حفظ استقلال و آزادی فردی و همچنین حفظ ارزشهاست.
موضوع خودمدیریتی نقش مهم و موثری در ایجاد قدرت و تسلط برای مدیریت رفتار و عملکرد دارد. هر فردی باید قبل از یادگیری مدیریت بر دیگران با نیروی درون خود و خود آگاهی، خود را تحت کنترل درآورد (از درون خود شروع کند و برتمام تواناییها و محدودیتهای خود مسلط شود. خود و خواستههای خود را به خوبی بشناسد تا بتواند بر محیط پیرامون خود و افراد دید درستی پیدا کند) و از آن مراقبت کند و خیلی خوب خود را مدیریت کند .
معنا و مفهوم خودمدیریتی:
خود مدیریتی در پی تغییر شخصیت و دیدگاه نیست بلکه قصد کنترل رفتار را دارد تا بتواند در صورت نیاز تغییراتی را در آن بوجود آورد. (اجازه ندهید کارها برشما مسلط باشد و شما حاکم کارهایتان باشید )
خود مدیریتی چند اصل مهم دارد:
1. خود شناسی و خودآگاهی کامل:
برای اینکه بتوانید خود را مدیریت کنید باید به رفتارهای خود و خواستههایتان کاملا دانا و هوشیار باشید. اگر خواهان لذت و رضایت از زندگی و کارهای خود هستید باید کامل نسبت به رفتارهایتان شناخت داشته باشید و کاملا آگاه باشید که دوست دارید دارای چه رفتاری باشید و با چه شخصیتی شناخته شوید. در این صورت است که میتوانید همان رفتار مورد علاقهتان را داشته باشید. مهمترین کلید خود آگاهی و خودشناسی شناخت کامل روشها و رفتارهایی است که در زندگی روزانه مورد علاقهی شماست و بر طبق همین روش میتوانید با شناخت فرصتها بهترین راه و رفتار را انتخاب کنید.
2. خود ارزشمندی و خودسودمندی:
موثرترین عامل در زندگی روزانه خودسودمندی و یا کارایی فردی است و به معنای قضاوت فرد در مورد تواناییهای خودش برای انجام کارهایی است که نیازمند یک سطح خاص از عملکرد و کارایی است. درواقع خودسودمندی بیانگر قضاوت خود فرد درمورد تواناییهای خودش برای انجام فعالیت و کارهایش است. میزان اعتقاد فرد درمورد خودسودمندی به انگیزهی حاصل از نحوهی هدف گذاری، تلاش، پشتکار و مقاومت در برابر مشکلات، ناراحت و ناامید نشدن از شکست ها بسیار کمک کننده است.
احساس خود ارزشمندی و خود سودمندی و اعتقاد به تواناییها مثل رغبت برای شروع و انجام وظایف و مسئولیت پذیری، انتخابها، تمرکز، کاهش استرس، ترس و احساس مثبت داشتن بر کسب موفقیت تاثیر گذار است.
3. خودکنترلی :
از تفکر و تعمق فرد نسبت به خودش بدست میآید که فرد برپایهی ارزشها و عقاید خود قادر به کنترل رفتارهایش از درون خود است. درواقع اعتقادات، ارزشها و شناخت دقیق و درست فرد عامل و پایه خودکنترلی وجدان میباشد که فرد را موظف به تنظیم و کنترل رفتار میکند و در این صورت فرد کاملا آگاه است که در کجا و کی چه رفتاری داشته باشد و یا بی عمل و عکس العمل بماند و تماما همهی پاسخها و واکنشها را در اختیار دارد.
خود مدیریتی و خودکنترلی چه اهمیت و ضرورتی دارد ؟؟
خود مدیریتی پیش نیاز مدیریت های موثر و مفید است.
افراد برجسته در تاریخ همیشه مدیریت و کنترل خوبی برخود داشتند و در حقیقت همین باعث موفقیت و برجسته شدن شخصیت آنان شد. شاید مدیریت برخود روشن و ساده بنظر آید ولی در واقع به علم و تلاش نیاز دارد و فرد باید از یک فردی که فقط به گفتهها و دستورها عمل میکند به فردی تبدیل شود که خودش خودش را مدیریت میکند.
مفاهیم مهم و مورد نظر در ایجاد خودمدیریتی:
1. درک کامل از خود :
عصارهی وجود خودآگاه انسان “خود ” است. ادراک از خود یعنی آگاهی و شناخت از خود. درک از خود به معنای تعریف فرد از وجود جسمی و فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی، روحی و روانی و اخلاقی خودش که باعث تفاوت و تمایزش از دیگران میشود.
2. احترام:
به خودتان احترام بگذارید. اگر فردی تواناییهایش از بالفعل به بالقوه درآمده باشد این فرد به خودش اعتماد کرده و این آگاهی از تواناییهایش باعث افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس او میشود. (این بخش مثبت احترام به خود است)
مفهوم احترام به خود در سازمانها: هر چه مدیر یک مجموعه به منابع انسانی خود احترام بگذارد باعث افزایش احترام آن افراد به مدیر خودشان میشود.
“یکی از مسائل مهمی که مورد توجه حضرت علی (ع) هم بوده و در نهج البلاغه هم آمده است موضوع “خود” است که دارای وجودی است با زوایا و استعداد و تواناییهای متفاوت. اگر انسان خواهان رشد و تعالی است باید در ابتدا خود را کاملا بشناسد. فرد باید به آن حدی برسد که بدون اینکه مافوقی او را نظارت کند خودش خود را کنترل و نظارت کند.
خود مدیریتی و خودکنترلی دارای فرآیندی است:
1. هدف خود را تعیین کنید:
به طور روشن و خاص اهداف خود را مشخص کنید. مثلا من هر روز یک ساعت باید برای مطالعه وقت بگذارم یا حتما نیم ساعت پیادهروی و ورزش مفید داشته باشم و…
2. اولویت داشته باشید:
نسبت به اولویتها کاملا شناخت داشته باشید تا توانایی انتخاب آنها را داشته باشید و اولویتبندی کنید.
3. منظم باشید:
نظم و ترتیب داشته باشید تا سرعت و به موقع بودن و نحوهی انجام کارها را درک کنید.
4. برنامه ریزی و سازماندهی کارها:
باید بتوانید کارها را به صورت موثر سازماندهی کنید تا به پیشرفت و موفقیت برسید.
5. بهترین نگرش و چشم انداز:
به معنای این است که خود و دیگران را در یک شرایط و موقعیت عالی ارزیابی کرده که باعث ایجاد روابط مثبت و سازنده و احترام متقابل میشود.
6. رضایت:
هدف نهایی از تلاش برای خودمدیریتی و خودکنترلی این است که به رضایت و خواستهها و اهداف خود برسید.
7. مسئولیت پذیر باشید:
افرادی مثل هنرمندان یا دانشمندان، خود کار میکنند و به نتیجه میرسند. جهت مدیریت خود باید خود مسئولیت ارتباطات خود را برعهده داشته باشید.
8. تمرکز داشته باشید:
تمرکز یک مقولهی مهم است. هرچقدر تلاش خود را متمرکز کنید نتیجه ی بهتر و بیشتری بدست خواهد آمد.
9. مدیریت زمان:
برای بهرهوری بهتر و بیشتر از وقت قدری از آن را صرف برنامهریزی کنید و تعیین کنید که در چه زمانی چه فعالیتی را انجام دهید.
10. وقایع را ثبت کنید:
در رابطه با فعالیتهایی که انجام میدهید میزان موفقیتها و شکستها را به طور دقیق ثبت کنید.
11. تعهد داشته باشید:
یک تعهد را ایجاد کنید به معنای مطلع کردن افراد دیگر از اهداف و موفقیتهای خود
آیا این محتوا برای شما مفید بود؟
برای ثبت امتیاز روی ستاره های بزنید
میانگین امتیاز داده شده: 1 / 5. تعداد امتیازهای ثبت شده: 1
هنوز امتیازی ثبت نشده! اولین امتیاز را ثبت کنید
دیدگاهتان را بنویسید